اشعار عرفانی شعرای بزرگ
منتخبی از زیباترین اشعار عرفانی مولوی، حافظ،سعدی ،عطار ،عراقی و سایر بزرگان شعر و ادب

کل احادیث کتاب شریف اصول کافی در 130 پست ،جهت دسترسی علاقه مندان به فایل ورد این احادیث در این مجموعه قرار داده شده است .جهت دسترسی به کل کتاب و تمامی قسمتها بر روی لینک ذیل کلیک نمائید

فایل ورد کل کتاب شریف اصول کافی

جهت دسترسی به یکصد جلد کتاب عرفانی بر روی لینک ذیل کلیک نمائید :

یکصد جلد کتاب عرفانی و اشعار کلیه شاعران کلاسیک ایران

باب نادر

بَابٌ نَادِرٌ
1- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ عَطَسَ یَوْماً وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا یُقَالُ لِلْإِمَامِ إِذَا عَطَسَ قَالَ یَقُولُونَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 275 روایت 1
1 ایوب بن نوح گوید: روزی خدمت امام علیه السلام بودم که آنحضرت عطسه کرد، من عرضکردم قربانت ، چون امام عطسه کند، چه باید گفت ؟ فرمود: میگویند: صلی اللّه علیک (رحمت خدا بر تو باد).
شرح :
ایوب بن نوح ، از اصحاب حضرت رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری علیهم السلام بوده است ، ولی چون بیشتر روایاتش از امام هادی علیه السلام است ظاهر اینستکه این روایت هم از آنحضرت باشد.
2-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الدِّینَوَرِیُّ عَنْ عُمَرَ بْنِ زَاهِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقَائِمِ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا ذَاکَ اسْمٌ سَمَّی اللَّهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَتَسَمَّی بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا کَافِرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ یُسَلَّمُ عَلَیْهِ قَالَ یَقُولُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ بَقِیَّتُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 275 روایت 2
عمر بن زاهر گوید: مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که بامام قائم بعنوان امیرالمؤ منان سلام می کنند؟ فرمود: نه ، آن نام را خدا مخصوص امیرالمؤ منین (علی بن ابیطالب ) علیه السلام نموده ، پیش از او کسی بدان نام ، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر آن نام را بر خود نبندد. عرضکردم : قربانت پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: می گویند: السلام علیک یا بقیة الله ! سپس این آیه را قرائت فرمود: ((اگر مؤ من هستید بقیة اللّه برای شما بهتر است 86 سوره 11 )).
شرح :
آیه شریفه بعد از آیه ایستکه از کم فروشی و فساد کاری در زمین نهی می کند، لذا مفسرین کلمه بقیة اللّه را بمقداری از حلال که خدا بدون کم فروشی برای مردم باقی می گذارد، تفسیر کرده اند. و بعضی گفته اند: باقی گذاردن خدا نعمتش را برای شما از کم فروشی بهتر است و برخی گفته اند: اطاعت خدا از گرد آوردن دنیا بهتر است ، ولی از این روایت پیداست که مقصود باقیمانده از حجج خدا و کسی است که دنیا از برکت وجود او باقیمانده است ، بنابراین تفریح بر فساد در زمین است نه بر کم فروشی . و چنانچه در سابق گفتیم آیات شریفه قرآن از تعدد معانی امتناع و تاءبی ندارد.
3-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع لِمَ سُمِّیَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ لِأَنَّهُ یَمِیرُهُمْ الْعِلْمَ أَ مَا سَمِعْتَ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ نَمِیرُ أَهْلَنا
وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی قَالَ لِأَنَّ مِیرَةَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ عِنْدِهِ یَمِیرُهُمُ الْعِلْمَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 276 روایت 3
احمد بن عمر گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام پرسیدم ، چرا آنحضرت امیرالمؤ منین علیه السلام نامیده شد؟ فرمود: زیرا او مؤ منین را طعام علمی می دهد. مگر نشنیده ئی که خدا در کتابش می فرماید: ((و ما خانواده خود را طعام می دهیم 64 سوره 12 )).
و در روایت دیگر است که فرمود: زیرا خوراک مؤ منین از جانب اوست ، او بآنها خوراک دانش میدهد.
شرح :
مار، یمیر بمعنی طعام دادن و آذوقه خوب برای خانواده تهیه کردنست ، بنابراین کلمه امیر صیغه متکلم وحده از فعل مضارعست که در اثر کثرت استعمال لقب آنحضرت گشته است مانند تابط شرا و ممکن است مقصود از روایت این باشد که حکام و زمامداران دیگر که امیر مردم هستند غذای جسمی و خواربار و آذوقه معاش آنها را منظم می کنند و در دسترس آنها میگذارند تا زندگی حیوانی آنها اداره شود ولی حکومت علی علیه السلام علاوه بر جنبه معاش مردم از نظر غذای روحی و زندگی علمی و معنوی افراد مورد توجه است و اختصاص بمؤ منین هم دارد، زیرا تنها ایشانند که از علوم آن حضرت استفاده می کنند.
4-
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الْقَزَّازِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ اللَّهُ سَمَّاهُ وَ هَکَذَا أَنْزَلَ فِی کِتَابِهِ وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 276 روایت 4
جابر گوید: بامام باقر علیه السلام عرضکردم : وجه تسمیه امیرالمؤ منین چیست ؟ فرمود: خدا باو این لقب را داده و در کتابش چنین فرموده : ((چون پروردگارت از پسران آدم ، از پشتهایشان ، نژادشان را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه کرد که مگر نه اینستکه من پروردگار شما هستم 172 سوره 7 )) و محمد فرستاده من و علی امیرالمؤ منین است ؟

در این باب نکته ها و برگزیده هائیست از قرآن درباره ولایت

بَابٌ فِیهِ نُکَتٌ وَ نُتَفٌ مِنَ التَّنْزِیلِ فِی الْوَلَایَةِ: شرح

مرحوم کلینی در این باب 92 روایت ذکر میکند که مربوط بآیات قرآن کریم است ، در مورد تاءویل بولایت ائمه علیهم السلام ، آیات مزبور هر یک از نظر تفسیر و معنی ظاهر مفادش غیر از آنچیزیست که در این روایات تاءویل شده است ، ولی چنانچه بارها تذکر داده ایم مقام تاءویل و معنی باطنی قرآن غیر از تفسیر و معنی ظاهری آنست ، در عین اینکه هر دو معنی و گاهی هفتاد معنی از یک آیه استفاده میشود ولی تفسیر و معنی ظاهری آیات ، برای استفاده عموم مردم است . و تاءویل و باطنش باید از منابع وحی و زبان ائمه معصومین علیهم السلام اخذ شود و کسی را حق تصرف و مداخله در آن ناحیه نیست ، زیرا تاءویل آیات شریفه از مرز نصوص و ظواهر اءلفاظ مقامی عالیتر دارد و مخصوص کسانیستکه قرآن در خانه آنها نازل شده و ماءمور بتبلیغ آن گشته اند. و چون روایات این باب از نظر تاءویل آیات شریفه بیان میشود، ما هم در ترجمه و توضیح از همان نظر پیروی کرده و تفسیر و معنی ظاهری آیات را بکتب تفاسیر محول می کنیم ، مگر در بعضی از موارد که فهم تاءویل مربوط بتفسیر باشد.
1-
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ سَالِمٍ الْحَنَّاطِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ بِلِس انٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ قَالَ هِیَ الْوَلَایَةُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 276 روایت 1
سالم حناط گوید: بامام باقر علیه السلام عرضکردم : بمن خبر دهید از قول خدای تبارک و تعالی : ((جبرئیل قرآنرا بلغت عربی واضح بر دل تو فرود آورد، تا از بیم دهندگان باشی 194 سوره 26 )) فرمود: آن ولایت امیرالمؤ منین علیه السلام است .

شرح

یعنی قرآن که برای بشارت و انذار مردم نازل شده است ، جز با ولایت علی علیه السلام که بمعنی معرفت و دوستی و پیروی آن حضرتست به نتیجه نرسد، زیرا قرآن کتابیست صامت و آنرا مفسر و مبینی لازمست که معنی واقعی و حقیقتش را باز گوید و گفتار و رفتارش قرین و همدوش قرآن باشد و او همان امیرالمؤ منین علیه السلام است که پیغمبر صلی اللّه علیه وآله او را با قرآن قرین فرموده .
2-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَکَمِ بْنِ مِسْکِینٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا قَالَ هِیَ وَلَایَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 277 روایت 2
مردی گوید: امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل : ((ما امانت را بآسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم ، آنها از برداشتنش سرباز زدند و از آن پرسیدند، و انسان آنرا برداشت ، همانا انسان ستم پیشه و نادانست 72 سوره 33 )) فرمود: آن امانت ولایت امیرالمؤ منین علیه السلام است ،

شرح

راجع بتفسیر آیه شریفه و معنی ظاهری امانت و عرضه و حمل آن ، مرحوم مجلسی هفت قول از مفسرین بیان میکند که چنانکه گفتیم مناسب مقام تفسیر است ، سپس معنای هشتم را مطابق این روایت ذکر می کند که مراد بامانت منصب امامت و خلافت کبرای الهیه است و مراد بحملش ادعای ناحق آنست و مراد بانسان ابوبکر است ، و اخبار بسیاری در این زمینه وارد شده است .
3-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی زَاهِرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ قَالَ بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص مِنَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یَخْلِطُوهَا بِوَلَایَةِ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ فَهُوَ الْمُلَبَّسُ بِالظُّلْمِ
اصول کافی جلد 2 صفحه 278 روایت 3
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل . ((کسانیکه ایمان آوردند و ایمان خود را بستم نیامیختند 81 سوره 6)) فرمود: یعنی بولایتی که محمد صلی اللّه علیه وآله آنرا آورده ایمان آوردند و آنرا بولایت فلان و فلان نیامیختند، که آن ایمان آمیخته بستم است

شرح

مفسرین گفته اند: مقصود از ستم شرک و گناه کبیره است ، ولی از نظر تاءویل در این روایت بدوست داشتن فلان و فلان غیر از امیرالمؤ منین بیان شده است .
4-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ نُعَیْمٍ الصَّحَّافِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ فَقَالَ عَرَفَ اللَّهُ إِیمَانَهُمْ بِوَلَایَتِنَا وَ کُفْرَهُمْ بِهَا یَوْمَ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ فِی صُلْبِ آدَمَ ع وَ هُمْ ذَرٌّ
اصول کافی جلد 2 صفحه 278 روایت 4
حسن بن نعیم صحاف گوید: از امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل ((برخی از شما مؤ من و برخی کافرند 2 سوره 64 )) پرسیدم ، فرمود: روزیکه مردم بصورت مور در صلب آدم علیه السلام بودند، خدا ایمان و کفر آنها را با ولایت ما شناخت (پس ولایت ما را در هر کس دید مؤ منش دانست و در آنکه ندید کافرش شناخت ).

شرح

آیه شریفه در قرآن چنین است ، هوالذی خلقکم فمنکم کافر و منکم مؤ من و گویا تقدیم و تاءخیر در اینجا از اشتباهات نساخ است .
5-
أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یُوفُونَ بِالنَّذْرِ الَّذِی أَخَذَ عَلَیْهِمْ مِنْ وَلَایَتِنَا
اصول کافی جلد 2 صفحه 278 روایت 5
حضرت ابوالحسن علیه السلام درباره قول خدای عزوجل ((بنذر وفا می کنند 6 سوره 76 )) فرمود: بنذریکه از آنها پیمان گرفته شد و آن ولایت ماست ، وفا می کنند.
6-
مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ قَالَ الْوَلَایَةُ
اصول کافی جلد 2 صفحه 278 روایت 6
امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجل ((و اگر آنها تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان بر آنها نازل شده بپا دارند 66 سوره 5 )) فرمود: آنچه نازل شده ولایت است
7- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنًّی عَنْ زُرَارَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 279 روایت 7
امام باقر علیه السلام درباره قول خدایتعالی : ((بگو من از شما برای پیغمبری مردی بجز مودت خویشاوندان نمی خواهم 23 سوره 42 )) فرمود: خویشاوندان ائمه علیهم السلام هستند.
8-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فِی وَلَایَةِ عَلِیٍّ وَ وَلَایَةِ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً هَکَذَا نَزَلَتْ
اصول کافی جلد 2 صفحه 279 روایت 8
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل ((هر که اطاعت خدا و رسولش کند (راجع بولایت علی و ولایت امامان بعد از او) بکامیابی بزرگی رسیده است 71 سوره 33 )) فرمود: اینگونه نازل شده است . (گویا مراد این است که مقصود از اطاعت خدا و رسول ، ولایت علی و ائمه علیهم السلام است ).
9-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ رَفَعَهُ إِلَیْهِمْ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللّهِ فِی عَلِیٍّ وَ الْأَئِمَّةِ کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسی فَبَرَّأَهُ اللّهُ مِمّا قالُوا
اصول کافی جلد 2 صفحه 279 روایت 9
یکی از ائمه علیهم السلام درباره قول خدای عزوجل چنین فرموده است : ((و شما حق نداشتید رسول خدا را آزار دهید 53 سوره 33 ))(نسبت بعلی و ائمه ) ((مانند آن کسان که موسی را آزار کردند و خدا او را از آنچه درباره اش گفتند تبرئه نمود 69 سوره 33 ))
10-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ السَّیَّارِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلایَضِلُّ وَ ل ا یَشْقی قَالَ مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّةِ وَ اتَّبَعَ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ یَجُزْ طَاعَتَهُمْ
اصول کافی جلد 2 صفحه 279 روایت 10
مردی از امام علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((هر کس از هدایت من پیروی کند گمراه نشود و بدبخت نگردد 123 سوره 20 )) پرسید، حضرت فرمود: یعنی هر کس بائمه معتقد باشد و از فرمانشان پیروی کند و از اطاعتشان بیرون نرود.
11-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ. وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ. وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا وَلَدَ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 279 روایت 11
امام علیه السلام راجع بقول خدای تعالی ((سوگند باین شهر، در حالیکه تو در آن جای داری ، و سوگند بپدر و فرزندانی که پدید آورد 3 سوره 50)) فرمود: پدر و فرزندان امیرالمؤ منین و فرزندان او هستند که ائمه علیهم السلام باشند.
12-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةُ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 280 روایت 12
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((بدانید که هر چه غنیمت گیرید، پنج یک آن از آن خدا و پیغمبر و خویشاوندان و، و، و است 40 سوره 8 )) فرمود: خویشاوندان امیرالمؤ منین و ائمه علیهم السلام اند.
13-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ
اصول کافی جلد 2 صفحه 280 روایت 13
ابن سنان گوید: از امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل ((از کسانی که آفریده ایم جماعتی هستند که بحق هدایت می یابند و بدان باز میگردند 180 سوره 7 )) پرسیدم ، فرمود ایشان ائمه هستند.
14-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الْأَئِمَّةُ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ قَالَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ أَصْحَابُهُمْ وَ أَهْلُ وَلَایَتِهِمْ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الْأَئِمَّةُ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 280 روایت 14
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای تعالی : ((او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرده از آن جمله آیه هائی است محکم که اصل کتاب است )) فرمود: آنها امیرالمؤ منین علیه السلام و ائمه هستند ((و دیگر آیه هائیست متشابه )) فرمود: اینها فلان و فلان هستند، ((و اما آنها که در دلشان انحرافی هست )) یعنی اصحاب و دوستان فلان و فلان ((از این کتاب آنچه را متشابه است ، برای فتنه جوئی و بقصد تاءویل پیروی می کنند، در صورتیکه تاءویل آن را جز خدا و ریشه داران در علم نمی دانند 7 سوره 3 )) ریشه داران در علم ، امیرالمؤ منین و ائمه علیهم السلام اند.

شرح

علامه مجلسی (ره ) توجیهاتی بطور احتمال برای این روایت بیان می کند و در آخر می گوید این حدیث خود از متشابهاتست که جز خدا و ریشه داران در علم معنی آنرا ندانند.
15-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنًّی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لارَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً یَعْنِی بِالْمُؤْمِنِینَ الْأَئِمَّةَ ع لَمْ یَتَّخِذُوا الْوَلَائِجَ مِنْ دُونِهِمْ
اصول کافی جلد 2 صفحه 281 روایت 15
امام باقر علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((مگر پنداشتید رها می شوید، و خدا کسانی از شما را که جهاد کرده و غیر خدا و رسولش و مؤ منین پناهی نگرفته اند، معلوم نداشته است 17 سوره 9)) مقصود از مؤ منین (مجاهد) ائمه علیهم السلام السلام اند که جز خدا و رسولش و مؤ منین پناهی نگرفته اند.
16-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَه ا قَالَ قُلْتُ مَا السَّلْمُ قَالَ الدُّخُولُ فِی أَمْرِنَا
اصول کافی جلد 2 صفحه 281 روایت 16
حلبی گوید: از امام صادق علیه السلام درباره قول خدای تعالی : ((و اگر بمسالمت میل کردند تو نیز بدان میل کن 61 سوره 8 )) پرسیدم مسالمت چیست ؟ فرمود: وارد شدن در امر ولایت ماست . (یعنی اگر منافقین پیشنهاد کردند که ولایت ما و امر تشیع را بپذیرند، تو هم از آنها بپذیر، اگر چه بدانی در باطن کینه و نفاق دارند).
17-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ قَالَ یَا زُرَارَةُ أَ وَ لَمْ تَرْکَبْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بَعْدَ نَبِیِّهَا طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ فِی أَمْرِ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ
اصول کافی جلد 2 صفحه 281 روایت 17
امام باقر علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((طبقه ای را بعد از طبقه دیگر مرتکب شوید 19 سوره 84 )) فرمود: ای زراره ! مگر این امت بعد از پیغمبر خود طبقه ای را بعد از طبقه دیگر نسبت بامر فلان و فلان و فلان مرتکب نشد؟ (یعنی این امت هم قدم خود را جای قدم امتهای سابق گذاشت و بعد از پیغمبر خویش خلیفه برحق را رها کرد و دنبال گوساله و سامری و فلان و فلان رفت ).
18-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُنْدَبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ قَالَ إِمَامٌ إِلَی إِمَامٍ
اصول کافی جلد 2 صفحه 281 روایت 18
عبداللّه بن جندب گوید: حضرت ابوالحسن علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل : ((ما این گفتار را برای ایشان پی در پی کردیم ، شاید متذکر شوند. 51 سوره 28 )) فرمود: امامی را بامامی دیگر پیوستیم (تا زمین از حجت خالی نماند و مردم را عذر و بهانه ئی نباشد).
19-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سَلَّامٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی قُولُوا آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا قَالَ إِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ عَلِیّاً ع وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ جَرَتْ بَعْدَهُمْ فِی الْأَئِمَّةِ ع ثُمَّ یَرْجِعُ الْقَوْلُ مِنَ اللَّهِ فِی النَّاسِ فَقَالَ فَإِنْ آمَنُوا یَعْنِی النَّاسَ بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ یَعْنِی عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ الْأَئِمَّةَ ع فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ
اصول کافی جلد 2 صفحه 281 روایت 19
امام باقر علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((بگوئید بخدا و آنچه بسوی ما نازل شده ایمان آوردیم )) فرمود: مقصود از این خطاب علی علیه السلام و فاطمه و حسن و حسین است ، و پس از ایشان درباره ائمه علیهم السلام جاریست ، سپس گفتار خدا متوجه مردم می شود و می فرماید: ((پس اگر ایمان آوردند (یعنی مردم ) بآنچه شما ایمان آورده اید (مقصود علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه علیهم السلام اند) هدایت یافته اند و اگر رو گردان شدند، ایشان در راه خلاف و دشمنی هستند 131 سوره 2)).
20-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنًّی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی إِنَّ أَوْلَی النّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ ع وَ مَنِ اتَّبَعَهُمْ
اصول کافی جلد 2 صفحه 282 روایت 20
امام باقر علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((سزاوارترین مردم به ابراهیم ، کسانی هستند که از او پیروی کرده و این پیغمبر و کسانی هستند که ایمان آوردند 67 سوره 3 )) فرمود: ایمان آورندگان ائمه علیهم السلام و پیروان ایشانند.
21-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مَالِکٍ الْجُهَنِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ قَالَ مَنْ بَلَغَ أَنْ یَکُونَ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَهُوَ یُنْذِرُ بِالْقُرْآنِ کَمَا أَنْذَرَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص
اصول کافی جلد 2 صفحه 282 روایت 21
مالک جهنی گوید: بامام صادق علیه السلام عرضکردم : خدای عزوجل (از قول پیغمبر صلی اللّه علیه وآله ) می فرماید: ((این قرآن بمن وحی شد تا بوسیله آن شما و هر که را باو می رسد بیم دهد 20 سوره 6 )) فرمود: یعنی هر کس از آل محمد که بدرجه امامت برسد بوسیله قرآن بیم می دهد چنانکه رسولخدا با آن بیم داد.

شرح

بیشتر مفسرین کلمه و من بلغ را بضمیر انذرکم عطف دانسته و گفته اند مقصود از آن غائبین و معدومین در زمان پیغمبرند صلی اللّه علیه وآله ، پس مقصود از آیه این است که : پیغمبر صلی اللّه علیه وآله بوسیله قرآن شما حاضرین و کسانی را که بعدا می آیند بیم می دهد، یعنی کیفر و عقابی که قهرا بر اعمال آنها مترتب می شود، بایشان ابلاغ می کند، ولی طبق تاءویلی که امام علیه السلام در این روایت می فرماید، و من بلغ بضمیر مرفوع انذر معطوفست و مقصود این است که : پیغمبر و هر امامیکه بدرجه امامت رسد بوسیله قرآن مردم زمان خود را بیم می دهد.
22-
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ عَهِدْنَا إِلَیْهِ فِی مُحَمَّدٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَتَرَکَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ عَزْمٌ أَنَّهُمْ هَکَذَا وَ إِنَّمَا سُمِّیَ أُولُو الْعَزْمِ أُوْلِی الْعَزْمِ لِأَنَّهُ عَهِدَ إِلَیْهِمْ فِی مُحَمَّدٍ وَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ الْمَهْدِیِّ وَ سِیرَتِهِ وَ أَجْمَعَ عَزْمُهُمْ عَلَی أَنَّ ذَلِکَ کَذَلِکَ وَ الْإِقْرَارِ بِهِ
اصول کافی جلد 2 صفحه 283 روایت 22
امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجل ((از پیش به آدم سفارشی کردیم ، او فراموش کرد و برایش آهنگ پایداری ندیدیم 115 سوره 20 )) فرمود: یعنی درباره محمد و امامان بعد از او بوی سفارش کردیم ، او ترک نمود و تصمیم نگرفت که ایشان چنانند و پیغمبرانی که اولواالعزم نامیده شدند، از این جهت است که خدا درباره محمد و اوصیاء بعد از او، خصوصا درباره حضرت مهدی و روش او بایشان سفارش فرمود و آنها تصمیم خود را استوار کردند که مطلب چنین است و اعتراف نمودند.

شرح

گویا مقصود آیه شریفه نسبت بحضرت آدم این است که : او بدان مطلب اهمیت بسیاری نداد و مانند پیغمبران اولواالعزم اظهار شادی و مسرت نکرد، با وجود اینکه بدان سزاوار بود، و این خود ترک اولائی بود که از او صادر شد، وگرنه مقام عصمت و نبوتش مانع از این است که درباره او قائل شویم و حتی خدا را نپذیرفته و بقضاء او راضی نگشته است مرآت ص 317 .
23-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ کَلِمَاتٍ فِی مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ ع مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ فَنَسِیَ هَکَذَا وَ اللَّهِ نَزَلَتْ عَلَی مُحَمَّدٍ ص
اصول کافی جلد 2 صفحه 283 روایت 23
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای تعالی فرمود: ((از پیش به آدم سفارش کردیم )) (کلماتی را درباره محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از نسل ایشان علیهم السلام ) و او فراموش کرد)) بخدا این چنین بر محمد نازل شد.
24-
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ خَالِدِ بْنِ مَادٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَضْلِ عَنِ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَوْحَی اللَّهُ إِلَی نَبِیِّهِ ص فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلی صِر اطٍ مُسْتَقِیمٍ قَالَ إِنَّکَ عَلَی وَلَایَةِ عَلِیٍّ وَ عَلِیٌّ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ
اصول کافی جلد 2 صفحه 283 روایت 24
امام باقر علیه السلام فرمود: خدا به پیغمبرش صلی اللّه علیه وآله وحی کرد: ((بآنچه بسویت وحی شده چنگ زن ، همانا تو براهی راست هستی 42 سوره 43 )) یعنی : تو به ولایت علی هستی و علی همان راه راست است .
25-
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع بِهَذِهِ الْآیَةِ عَلَی مُحَمَّدٍ ص هَکَذَا بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللّهُ فِی عَلِیٍّ بَغْیاً
اصول کافی جلد 2 صفحه 284 روایت 25
امام باقر علیه السلام فرمود: جبرئیل علیه السلام این آیه را بر محمد صلی اللّه علیه وآله این چنین نازل کرد: ((چه بد است آنچه خود را به آن فروختند، که بدانچه خدا (درباره علی ) نازل کرده از روی ستم منکر شدند. 90 سوره 2 )) (یعنی کلمه فی علی را که در مصاحف نیست ، جبرئیل بعنوان تنزیل یا تاءویل ، آورده است .
26-
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع بِهَذِهِ الْآیَةِ عَلَی مُحَمَّدٍ هَکَذَا وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فِی عَلِیٍّ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ
اصول کافی جلد 2 صفحه 284 روایت 26
جابر گوید: جبرئیل علیه السلام این آیه را، این چنین بر محمد نازل کرد: ((و اگر از آنچه بر بنده خویش (درباره علی علیه السلام ) نازل کرده ایم بشک اندرید، سوره ای مانندش بیاورید 22 سوره 2 )).
27-
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع عَلَی مُحَمَّدٍ ص بِهَذِهِ الْآیَةِ هَکَذَا یا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا فِی عَلِیٍّ نُوراً مُبِیناً
اصول کافی جلد 2 صفحه 284 روایت 27
امام صادق علیه السلام فرمود: جبرئیل این آیه را بر محمد صلی اللّه علیه وآله اینگونه نازل کرد: ((ای کسانیکه بشما کتاب داده اند، به آنچه (درباره علی ) نازل کرده ایم که نوری آشکار است ایمان آوردید 47 سوره 4 )).

شرح

مقصود این است که کلمه فی علی که در قرآن نیست جبرئیل آورده است ولی صدر و ذیل آیه هم در قرآن به این صورت نیست ، بلکه صدر آن در آیه 47 و ذیلش در آیه 174 است ، و گویا در این خبر چیزی افتاده و کلمه فی علی در هر دو آیه بوده است .
28-
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی طَالِبٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ بَکَّارٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ فِی عَلِیٍّ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ
اصول کافی جلد 2 صفحه 284 روایت 28
امام باقر علیه السلام (درباره این آیه ) فرمود: ((اگر آنها آنچه را (درباره علی ) پندشان دادند، بجا آورند، بر ایشان بهتر است 66 سوره 4 )).
29-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ مُثَنًّی الْحَنَّاطِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ قَالَ فِی وَلَایَتِنَا
اصول کافی جلد 2 صفحه 285 روایت 29
امام باقر علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل : ((ای کسانی که ایمان آورده اید، همگی در راه مسالمت وارد شوید، و بدنبال شیطان مروید که او برای شما دشمنی آشکار است 208 سوره 2 )) فرمود: یعنی در ولایت ما (وارد شوید).
30-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا قَالَ وَلَایَتَهُمْ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقی قَالَ وَلَایَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی . صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی
اصول کافی جلد 2 صفحه 285 روایت 30
مفضل بن عمر گوید: این قول خدای جل و عز را بامام صادق علیه السلام عرضکردم : ((بلکه زندگی دنیا را برگزیدند)) فرمود: یعنی ولایت آنها (پیشوایان باطل ) را ((ولی آخرت بهتر و پایدارتر است )) فرمود: یعنی ولایت امیرالمؤ منین علیه السلام ((این در کتابهای نخستین ، کتابهای ابراهیم و موسی هست آخر سوره 87 )).
31-
أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ مُنَخَّلٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ مُحَمَّدٌ بِما لا تَهْوی أَنْفُسُکُمُ بِمُوَالَاةِ عَلِیٍّ فَ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 285 روایت 31
امام باقر علیه السلام (درباره این آیه ) فرمود: ((آیا هرگاه بیاورد (محمد) برای شما چیزی را که دلخواه شما نیست (از دوستی علی ) شما گردنکشی کنید، پس دسته ئی (از آل محمد) را تکذیب کنید و دسته ئی را بکشید؟ 87 سوره 2 ))
32-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ یَا مُحَمَّدُ مِنْ وَلَایَةِ عَلِیٍّ هَکَذَا فِی الْکِتَابِ مَخْطُوطَةٌ
اصول کافی جلد 2 صفحه 285 روایت 32
امام رضا علیه السلام درباره این قول خدای عزوجل فرمود: ((گران آمد بر مشرکین (نسبت بولایت علی ) آنچه ایشان را بسویش خوانی 13 سوره 42)) ای محمد! که آن ولایت علی است (حاصل اینکه تو مشرکین را بولایت علی می خوانی و تحمل این مطلب بر ایشان گرانست ) در کتاب اینگونه نوشته شده .

شرح

ممکن است مقصود از کتاب ، کتاب کلی و جامعی باشد که نزد خداست ، مانند لوح محفوظ یا چیزی نظیر آن ، چنانکه در آیه لا رطب و لا یابس الافی کتاب مبین هم چنین تفسیر کرده اند.
33-
الҘ͙ϘәΙʙҙƙϠبْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ هِلَالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی السَّفَاتِجِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ فَقَالَ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ دُعِیَ بِالنَّبِیِّ ص وَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ ع فَیُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِیعَتُهُمْ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ یَعْنِی هَدَانَا اللَّهُ فِی وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 286 روایت 33
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای جل و عز ((سفارش خدائی را که ما را به این (نعمت ) راهنمائی کرد و اگر خدا ما را راهنمائی نمی کرد، ما راه نمی یافتیم 43 سوره 7 )) فرمود: چون روز قیامت شود، پیغمبر صلی اللّه علیه وآله و امیرالمؤ منین و امامان از فرزندان او را بخوانند و آنها برای (رسیدگی بحساب و شفاعت ) مردم منصوب شوند، چون شیعیانشان آنها را ببینند، گویند: ((ستایش خدائی را که ما را باین (نعمت ) رهبری کرد و اگر خدا ما را رهبری نمی کرد، هدایت نمی شدیم )) یعنی خدا ما را بولایت امیرالمؤ منین و امامان از فرزندانش علیهم السلام رهبری فرمود.
34-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی عَمَّ یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ قَالَ النَّبَأُ الْعَظِیمُ الْوَلَایَةُ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ هُنالِکَ الْوَلایَةُ لِلّهِ الْحَقِّ قَالَ وَلَایَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 286 روایت 34
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((از چه می پرسند؟ از آن خبر بزرگ ؟ 1 و 2 سوره 78 )) فرمود: خبر بزرگ ولایت است ، و از حضرت پرسیدم این آیه را ((آنجاست ولایت برای خدا بر حق 44 سوره 18 )) فرمود: ولایت امیرالمؤ منین علیه السلام است .
35-
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً قَالَ هِیَ الْوَلَایَةُ
اصول کافی جلد 2 صفحه 286 روایت 35
امام باقر علیه السلام درباره قول خدای تعالی : ((توجه خود را با اعتدال بسوی دین بدار 30 سوره 30 )) فرمود: آن ولایت است .
36-
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْهَمَذَانِیِّ یَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ قَالَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاءُ اصول کافی جلد 2 صفحه 287 روایت 36
ع
امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای تعالی ((ما در روز قیامت ترازوهای عدالت در میان نهیم 47 سوره 21 )) فرمود: آن ترازوها پیغمبران و اوصیاء ایشان علیهم السلامند.
37-
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قَالَ قَالُوا أَوْ بَدِّلْ عَلِیّاً ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 287 روایت 37
مفضل بن عمر گوید: از امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای تعالی : ((قرآن دیگری بیاور یا این را عوض کن 15 سوره 10 )) فرمود: می گفتند یا علی را عوض کن .

شرح

طبق این روایت ، مقصود مشرکین و منافقین این بود که اگر می خواهی ما بتو ایمان آوریم آیاتی که راجع بفضیلت علی علیه السلام است عوض کن ، یعنی فضیلت دیگران را بجای او بگذار یا اصلا قرآنی بیاور غیر این قرآن .
38-
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ الْقُمِّیِّ عَنْ إِدْرِیسَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیَةِ ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ. قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ قَالَ عَنَی بِهَا لَمْ نَکُ مِنْ أَتْبَاعِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِیهِمْ وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ. أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ أَ مَا تَرَی النَّاسَ یُسَمُّونَ الَّذِی یَلِی السَّابِقَ فِی الْحَلْبَةِ مُصَلِّی فَذَلِکَ الَّذِی عَنَی حَیْثُ قَالَ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ لَمْ نَکُ مِنْ أَتْبَاعِ السَّابِقِینَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 287 روایت 38
ادریس بن عبداللّه گوید: از امام صادق علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدم : ((چه چیز شما را بدوزخ کشانید؟ گویند: ما نماز گزار نبودیم 42 سوره 74 )) فرمود: مقصود این است که : پیروی نکردیم از امامانی که خدای تبارک و تعالی درباره ایشان فرموده است . ((و پیشوایان پیشرو، آنهایند مقربان 11 سوره 56 )) مگر نمی بینی که مردم اسبی را که در مسابقه پشت سر سابق است مصلی نامند؟ همین معنی مقصود است در آنجا که فرماید ((ما از مصلین نبودیم )) یعنی پیرو پیشروان نبودیم .

شرح

از جمله مسابقاتی که با شرط بندی در شرع اسلام تعیین می کنند، سپس اسبان همگی در یک آن از ابتداء میدان شروع بدویدن می کنند، و هر اسبی که زودتر به آخر میدان رسد، مجلی نام دارد و وجه شرط و گروگان متعلق بصاحب او است ، گاهی ممکن است برای اسبهای دوم و سوم و پائین تر هم وجه کمتری تعیین کنند، ولی در هر حال آن اسبان را در عربی نام مخصوصی است بترتیبی که فراهانی در کتاب نصاب الصبیان خود گفته است :
ده اسبند در تاختن هر یکی را بترتیب نامیست آسان نه مشکل
مجلی مصلی مسلی و تالی چه مرتاح و عاطف خطی و مؤ مل
لطیم وسکیت ارب حاجت عرق خوی فؤ اد است قلب و جنان و حشا دل
چنانچه از این شعر پیداست اسب اول نامش مجلی و اسب دهم نامش سکیت است و بقیه شعر سوم راجع بمعنی لغات دیگر است ، ولی در نامگذاری و وجه تسمیه بعضی از اسبان اختلافاتی در کتب فقه و لغت ذکر شده است ، چنانچه اسب اول را سابق هم می گویند. امام صادق علیه السلام هم در این روایت اسب اول را سابق و اسب دوم را مصلی بیان نموده و معنی مقصود را طبق این اصطلاح بیان فرموده است ، زیرا سابقون در سوره واقعه بائمه علیهم السلام تفسیر شده است و مصلی هم طبق اصطلاح این مسابقه ، به معنی پیرو و دنبال و دومین است ، پس معنی آیه این است که ، بهشتیان از دوزخیان پرسند برای چه به دوزخ در آمدید؟ جواب گویند: برای اینکه از امامان خود پیروی نکردیم ، و این تاءویل بسیار مناسب است با معنی لغوی و اصطلاحی لفظ مصلی و هم با تفسیری که مفسرین در معنی آیه گفته اند، زیرا نمازگزاردن با پیروی از ائمه به وجود می آید و کامل می شود.
39-
أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً یَقُولُ لَأَشْرَبْنَا قُلُوبَهُمُ الْإِیمَانَ وَ الطَّرِیقَةُ هِیَ وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَوْصِیَاءِ ع
اصول کافی جلد 2 صفحه 288 روایت 39
امام باقر علیه السلام درباره قول خدای عزوجل : ((اگر آنها بر این طریقه استقامت ورزند، آبی فراوانشان دهم 16 سوره 72 )) فرمود: خدا می فرماید: ایمان را در دلشان جایگزین کنیم ، و طریقه همان ولایت علی بن ابیطالب و اوصیاء او علیهم السلام است .
40-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اسْتَقَامُوا عَلَی الْأَئِمَّةِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 288 روایت 40
محمد بن مسلم گوید: از امام صادق علیه السلام راجع بقول خدای عزوجل ((کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست و سپس استقامت کردند. ((فرشتگان بر ایشان نازل شوند که بیم مدارید و غم مخورید و به بهشتی که وعده یافته اید شادمان باشید)).
41-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ فَقَالَ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع هِیَ الْوَاحِدَةُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ
اصول کافی جلد 2 صفحه 288 روایت 41
ابوحمزه گوید: از امام باقر علیه السلام قول خدای تعالی را: ((بگو شما را فقط یک اندرز می دهم 46 سوره 34)) پرسیدم ، فرمود: یعنی تنها شما را به ولایت علی علیه السلام اندرز می دهم ، ولایت علی همان یک اندرزی است که خدای تبارک و تعالی می فرماید: ((فقط یک اندرز به شما می دهم )).
42-
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ وَ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ قَالَ نَزَلَتْ فِی فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ آمَنُوا بِالنَّبِیِّ ص فِی أَوَّلِ الْأَمْرِ وَ کَفَرُوا حَیْثُ عُرِضَتْ عَلَیْهِمُ الْوَلَایَةُ حِینَ قَالَ النَّبِیُّ ص مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ ثُمَّ آمَنُوا بِالْبَیْعَةِ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع ثُمَّ کَفَرُوا حَیْثُ مَضَی رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمْ یَقِرُّوا بِالْبَیْعَةِ ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْراً بِأَخْذِهِمْ مَنْ بَایَعَهُ بِالْبَیْعَةِ لَهُمْ فَهَؤُلَاءِ لَمْ یَبْقَ فِیهِمْ مِنَ الْإِیمَانِ شَیْءٌ
اصول کافی جلد 2 صفحه 289 روایت 42
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای عزوجل : ((آنها که مؤ من شده و باز کافر شدند: سپس مؤ من شده و باز کافر شدند و آنگاه بر کفر خود افزودند، هرگز توبه آنها پذیرفته نگردد 137 سوره 4)) فرمود: این آیه درباره فلان و فلان (خلفاء ثلاثه ) نازل شده که در اول امر به پیغمبر صلی اللّه علیه وآله ایمان آوردند و چون ولایت (علی علیه السلام ) به آنها عرضه شد، انکار کردند، همان زمان که پیغمبر صلی اللّه علیه وآله فرمود: هر کس من مولای او هستم این علی مولای او است ، سپس به وسیله بیعت کردن با امیرالمؤ منین علیه السلام ایمان آوردند، و بعد چون رسول خدا صلی اللّه علیه وآله در گذشت کافر شدند، و بر بیعت خود پایداری نکردند، سپس بوسیله بیعت گرفتن برای خود از کسانی که با امیرالمؤ منین علیه السلام بیعت کرده بودند، بر کفر خود افزودند، پس در ایشان اثری از ایمان باقی نماند.

شرح

آخر آیه شریفه لم یکن الله لیغفر لهم است که به جای آن جمله لن تقبل توبتهم ذکر شده ، و این جمله در آیه 90 سوره آل عمران است ، ولی از لحاظ معنی فرق ندارد.
43-
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی أَدْب ارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ ارْتَدُّوا عَنِ الْإِیمَانِ فِی تَرْکِ وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قُلْتُ قَوْلُهُ تَعَالَی ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِینَ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللّهُ سَنُطِیعُکُمْ فِی بَعْضِ الْأَمْرِ قَالَ نَزَلَتْ وَ اللَّهِ فِیهِمَا وَ فِی أَتْبَاعِهِمَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِی نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ ع عَلَی مُحَمَّدٍ ص ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِینَ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللّهُ فِی عَلِیٍّ ع سَنُطِیعُکُمْ فِی بَعْضِ الْأَمْرِ قَالَ دَعَوْا بَنِی أُمَیَّةَ إِلَی مِیثَاقِهِمْ أَلَّا یُصَیِّرُوا الْأَمْرَ فِینَا بَعْدَ النَّبِیِّ ص وَ لَا یُعْطُونَا مِنَ الْخُمُسِ شَیْئاً وَ قَالُوا إِنْ أَعْطَیْنَاهُمْ إِیَّاهُ لَمْ یَحْتَاجُوا إِلَی شَیْءٍ وَ لَمْ یُبَالُوا أَنْ یَکُونَ الْأَمْرُ فِیهِمْ فَقَالُوا سَنُطِیعُکُمْ فِی بَعْضِ الْأَمْرِ الَّذِی دَعَوْتُمُونَا إِلَیْهِ وَ هُوَ الْخُمُسُ أَلَّا نُعْطِیَهُمْ مِنْهُ شَیْئاً وَ قَوْلُهُ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللّهُ وَ الَّذِی نَزَّلَ اللَّهُ مَا افْتَرَضَ عَلَی خَلْقِهِ مِنْ وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ کَانَ مَعَهُمْ أَبُو عُبَیْدَةَ وَ کَانَ کَاتِبَهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنّا مُبْرِمُونَ أَمْ یَحْسَبُونَ أَنّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ الْآیَةَ
اصول کافی جلد 2 صفحه 289 روایت 43
امام صادق علیه السلام درباره قول خدای تعالی : ((کسانیکه پس از آنکه هدایت بر ایشان روشن شده بعقب برگشتند 25 سوره 47 )) فرمود: ایشان فلان و فلان و فلان هستند که با ترک گفتن ولایت امیرالمؤ منین علیه السلام از ایمان بر گشتند. راوی گوید من عرض کردم : خدای تعالی فرماید: ((این بدان جهت بود که آنها به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده ناپسند دارند، گویند در بعضی از امور اطاعت شما خواهیم کرد)) فرمود: به خدا این آیه درباره آن دو نفر (اولی و دومی ) و پیروان ایشان نازل شده است .
و آن قول خدای عزوجل است که جبرئیل علیه السلام بر محمد صلی اللّه علیه وآله نازل کرده : ((این بدان جهت بود که آنها به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده (درباره علی علیه السلام ) ناپسند دارند، گویند در بعضی از امور اطاعت شما خواهیم کرد)).
سپس امام فرمود: آنها بنی امیه را به پیمان خود دعوت کردند که بعد از پیغمبر صلی اللّه علیه وآله امر امامت را در خاندان ما نگذارند، و از خمس چیزی به ما ندهند، و گفتند اگر خمس را به آنها دهیم به چیزی احتیاج نخواهند داشت و از نبودن امر امامت در میان آنها باک ندارند، بنی امیه به آنها گفتند: ما شما را در بعضی از آنچه دعوتمان می کنید اطاعت می کنیم و آن موضوع خمس است که به آنها چیزی ندهیم .
و اینکه خدا فرماید: ((آنچه را خدا نازل کرده ناپسند دارند)) آنچه را که خدا نازل کرده ، ولایت امیرالمومنین علیه السلام است که برخلقش واجب ساخته و ابوعبیده همراه آنها و کاتب پیمان نامه ایشان بود خدا (درباره پیمان سری آنها این آیه ) نازل فرمود: ((بلکه کاری را استوار کرد، همانا ما استوار کنانیم یا پندارند که ما نهان و رازشان را نمی شنویم تا آخر80 سوره 43)).

کل احادیث کتاب شریف اصول کافی در 130 پست ،جهت دسترسی علاقه مندان به فایل ورد این احادیث در این مجموعه قرار داده شده است .جهت دسترسی به کل کتاب و تمامی قسمتها بر روی لینک ذیل کلیک نمائید

فایل ورد کل کتاب شریف اصول کافی

جهت دسترسی به یکصد جلد کتاب عرفانی بر روی لینک ذیل کلیک نمائید :

یکصد جلد کتاب عرفانی و اشعار کلیه شاعران کلاسیک ایران



ارسال توسط علیرضا ملکی

اسلایدر