چرا تعبیرهای آیات قرآن دربارة آفرینش انسان و جهان یکسان نیست و با تعبیرهای متنوع از آفرینش انسان یاد شده است؟مثلاً در سورة هود، آیة 7، 118 و 119، و سورة ذاریات، آیة 56 تعبیرها دربارة آفرینش متنوّع است؟
برای خلقت و آفرینش دو هدف میتوان تصوّر کرد؛ 1. هدف متوسط که با استفاده از
آیات و روایات
روشن میشود که هدف متوسط خلقت، عبادت و بندگی خداوند متعال است که در تمام پدیدههای عالم
ساری و جاری است؛ "همة موجودات تسبیح خدا میگویند؛ ولی شما تسبیح آنان را نمیفهمید." (اسرأ،44)، آیة
56، سورة ذاریات و هود،
118 و 119، نیز ناظر به هدف متوسط خلقت است، یعنی امتحان و آزمایشهای الهی و فراهم کردن
زمینههای آنها که از انسان به عمل میآید همگی جز اهداف متوسط به حساب میآید و مقدمهای برای رسیدن به هدف
عالی و غایی
است.
2. هدف عالی و غایی؛ که رسیدن و وصول به منشأ و مبدأ نور هستی است؛ یعنی نهایت سیر مخلوقات
خداوند متعال است؛ "وَ أَنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الْمُنتَهَیَ؛(نجم،42)؛ انتهای سیر ]انسان[ به سوی
پروردگار است."
رسیدن به خداوند، همان به کمال رسیدن مخلوقات است و هنگامی پدیدههای هستی کمال آخر خود را مییابند
که به قرب الهی برسند؛ چون خداوند متعال فیاض به تمام معناست و باران رحمت او همیشه بر بندگان میبارد و
آفرینش او احسان و
فیض از جانب خداوند به مخلوقات است و چنین آفرینشی حُسن ذاتی دارد و انجام چنین آفرینش که
ذاتاً پسندیده است جز این که خود فعل زیبا باشد به چیز دیگری نیاز ندارد.
بنابراین، برخی از تعبیرهای قرآن درباة آفرینش، به هدف متوسط خلقت اشاره دارد و بعضی دیگر از
تعبیرهای قرآن دربارة آفرینش به هدف عالی و غایی اشاره کرده است و به همین خاطر تنوع و تفاوت در تعبیرها
دیده میشود.(ر.ک:تفسیر
المیزان، علاّمه طباطبائی رحمة الله علیه، ج 17ـ18، ص 385ـ391، انتشارات اسلامی، قم؛ تفسیر نمونه، آیت
الله مکارم شیرازی و
دیگران، ج 22، ص 384ـ398، دارالکتب الاسلامیة، تهران.)
عالم ذر و آفرينش انسان
بعضي روايات ذيل آيه 172 اعراف (و اذ اخذ ربك...) وارد شده كه آيه پيرامون
عالم ذر است.
1-اساسا بفرماييد عالم ذر چگونه عالمي بوده است؟
2-شنيده ام افراد در آنجا داراي قدرت اختيار بوده و حتي راه خود را اعم از سعادت و شقاوت كه در
اين دنيا ميپيمايند را انتخاب كرده اند آيا اين مطلب صحيح است وروايتي در اين زمينه داريم يا كه نه صرفا گرفتن
يك پيمان بوده؟
3- پا به عرصه وجود گذاشتن انسان اختياري بوده يا اجباري؟خصوصيات آن چه طور
مثل پدر و مادر ، محل تولد ، و...؟
لطفا منابعي براي مطالعه معرفي بفرماييد.
با تشكر«لطفا به همه سوالات پاسخ بفرماييد»
پاسخ:
پرسش 1:
عالم ذر و آفرينش انسان شرح : بعضي روايات ذيل آيه 172 اعراف (و اذ اخذ ربك...) وارد شده كه
آيه پيرامون عالم ذر است. 1- عالم ذر چگونه عالمي بوده است؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در مورد «عالم ذر» منابع محدودي در آيات و روايات وجود دارد. در نتيجه اختلاف در مورد اصل
اين عالم و ويژگي هاي آن کم نيست اما در هر صورت آياتي(1) وجود دارد كه مفادش آن است كه از فرزندان آدم
پيمان بر ربوبيت
خدا گرفته شده، اما پيمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضيحي نميدهد. از اين جهت مفسران
درباره اين پيمان اختلاف كردهاند.
در ذيل به برخي از اين نظريهها اشاره ميكنيم:
أ) نظريه محدّثان اسلامي
محدثان اسلامي بر اساس فهم برخي از روايات بر اين باورند كه خداوند به هنگام آفرينش آدم،
تمام فرزندان آينده او را به صورت موجودات ريز در آورد و به آنان گفت:
"ألست بربّكم" آنان گفتند "بلي" سپس همگي را به
صلب و پشت آدم بازگردانيد.
آنان هنگام خطاب الهي داراي عقل و شعور كافي بودند و سخن خدا را شنيدند و پاسخ او را گفتند.
پيمان به اين خاطر از آنان گرفته شد كه راههاي عذر در روز رستاخيز را روي
آنان ببندد.(2)
اشكالاتي بر اين نظر وارد شده است كه محققان به آن اشاره كردهاند. (3)
ب) نظريه برخي مفسران
گروهي از مفسران معتقدند بايد آيه را بر توحيد فطري حمل نمود. در توضيح نظريه خود گفتهاند:
انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواستهاي طبيعي و فطري به جهان گام مينهد. آدمي هنگام
تولد و خروج از
صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذرهاي بيش نيست، ولي در اين ذره
استعدادهاي فراوان و لياقتهاي قابل توجهي است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسي. با تكامل اين ذره در بيرون رحم،
تمام استعدادها
شكفته شده و به مرحله كمال و فعليت ميرسد.
خدا انسانها را از پشت پدران و رحم مادران بيرون آورد . آفرينش آنها را با خصوصياتي تركيب
داد كه پيوسته پروردگار خود را بشناسند و نياز خود را به او احساس كنند.
هنگامي كه انسانها به نياز خود به خدا توجه پيدا كردند و خود را غرق در
نياز ديدند، گويي به آنان گفته ميشود:
خداي شما نيستم؟ آنان ميگويند: چرا گواهي ميدهيم كه خداي ما هستي.(4)
ج) نظريه علامه طباطبايي
علامه طباطبايي معتقدند اين آيه ناظر به وجود و حضور جمعي انسانها در حضور خدا است؛ حضوري
كه غيبت در آن متصور نيست، گويي همه فرزندان آدم يك جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمدهاند و در برابر
خدا حضور دارند.
در اين حالت هر انساني خود را حضورا مييابد . يافتهاش گواهي روشن بر وجود خدا و
خداوندگاري او است، ولي قرار گرفتن انسانها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمي را چنان مشغول و از خود بي خود
ميكند كه از آن علم
حضوري كه به آفريدگار خود داشت، غافل ميگردد.(5)
پينوشتها:
1. اعراف(7) آيه 172 - 174.
2. مجمعالبيان، ج5، ص 390، بيروت، مؤسسه اعلمي؛ تفسير فخررازي، ج15، ص 47 -
46، چ داراحياءالتراث، بيروت.
3. تفسير تبيان، ج5، ص 28؛ مجمعالبيان، ج 4، ص 390.
4. مجمعالبيان، ج4، ص 391؛ تفسير ظلال القرآن، ج9، ص 59 - 58؛ تفسير رازي،
ج15، ص 53.
5. تفسير الميزان، ج8، ص 455.
مام حسين(عليه السلام) مى فرمايد: (أَيُّها الناسُ! إنّ
اللهَ جلَّ ذِكرُه
ما خَلَق العبادَ إلاّ لِيَعرِفُوه، فَإذا عَرِفُوهُ عَبَدُوهُ فاذا عبدوه إسْتَغنَوا
بعِبادتِه عَن عِبادةِ ما سواه); اى مردم! خداوند بزرگ، بندگانش را نيافريد جز براى اين كه او را بشناسند و پس از
شناختن، او را
پرستش نمايند و آنگاه كه او را عبادت كنند از بندگى غير او آزاد شوند.
2ـ امام صادق(عليه السلام) در پاسخ پرسش جابر كه از فلسفه نهايى آفرينش سؤال
مى كند چنين مى فرمايد:
«هدف از آفرينش، لطف و كرم خداوند نسبت به تمام موجودات، حتى جمادات است.
جابر: هدف خداوند از اين لطف چيست؟
امام: آيا شما نمى توانى مقصود يك كريم را بفهمى؟
جابر: در ميان مردم كمتر كسى است كه بدون مقصود كريم شود، گروهى هدفشان
خودنمايى است.
امام: خداوند
خودنمايى نمى كند و تنها براى رسيدن موجودات به فيض، آنان را مى آفريند و به جز
كرامت خداوند فلسفه ديگرى براى به وجود آمدن جهان وجود ندارد، زيرا اگر علت ديگرى وجود داشت و آن علت خدا را
وادار و مجبور مى
كرد كه جهان را بيافريند، همان علت، جاى خدا را مى گرفت و يك خداى مجبور را نمى توان خدا
دانست.
جابر: آيا ممكن است علتى وجود داشته باشد كه خداوند به آن علت جهان را آفريده، بدون اين كه آن علت خدا
را مجبور كرده
باشد؟ بر فرض خداوند براى اين كه قدرى، قدرت خود را تماشا كند درصدد آفرينش جهان برآيد و
از اين جهت لذت ببرد؟
امام: تماشا كردن و لذت بردن، طبيعت ما انسان هاست و نيازمندى ما را مى رساند اما
خدا چنين نيست و
از اين گذشته لذايذ تا حدود زيادى مستقيم يا غيرمستقيم، ناشى از جسم ماست و خدا جسم ندارد.
جابر: آيا لطف خدا علت آفرينش نيست پس چرا لطف را بيان نكرديد؟
امام: بله، ولى
لطف علتى الزامى نيست، يعنى علتى نيست كه خداوند را مجبور به آفرينش كند و چون علت الزامى نيست وقتى موّحد مى گويد خدا
از راه لطف جهان
را آفريده چيزى برخلاف توحيد نيست.
جابر: خداوند مى توانست از آفرينش جهان صرف نظر كند؟
امام: بديهى است كه مى توانست.
جابر: ولى او صرف نظر نكرد و آن را از راه لطف آفريد، پس خدا، نمى تواند از
لطف خوددارى كند.
امام: وقتى تو كسى را اكرام كنى، در صورتى كه آن اكرام وظيفه حتمى تو
نباشد، آيا مجبور هستى؟
جابر: نه.
امام: خداوند
هم بدون اجبار و از روى اكرام واقعى جهان را آفريد تا نعمت حيات را به موجودات بذل و
عنايت كند و من بدون لطف چيزى را براى ايجاد جهان نمى بينم».
بنابراين لطف و كرم خداوند در آفريدن موجودات و انسان و از سويى لطف ديگر خداوند در
عبادت و بندگى او، هر دو موجب كمال و سعادت انسان و ساير موجودات مى گردد.
http://www.eteghadat.com/forum/forum-f7/topic-t2046.html
فلسفۀ آفرینش (قسمتهای دیگر فلسفۀ آفرینش در این موضوع جای دارد)
مطالب مرتبط (جهت دسترسی بر روی موضوع کلیک نمائید )
دانلود رایگان کتب دانشگاهی و دبیرستان (pdf ) (کتب رشته های دانشگاهی )
مهمترین سایتهای دانلود کتاب (کتابخانه )
دانلود رایگان کتاب (pdf ) و نرم افزار و آهنگ در موضوعات مختلف
دانلود رایگان 1000 کتاب ادبی و شعر(pdf )
گلچین سخنان بزرگان و دانشمندان
دریافت بهترین کتب به صورت html
